جدول جو
جدول جو

معنی طهارت گاه - جستجوی لغت در جدول جو

طهارت گاه
(طَ رَ)
مبرز. و رجوع به طهارت جای شود: موسی را عادت بود که چون طهارت کردی از خلق دور شدی و آن سنت شدی چون طهارت گاه رفت. (قصص الانبیاء ص 124)
لغت نامه دهخدا
طهارت گاه
آبریزگاه جایی مستراح مبرز مبال
تصویری از طهارت گاه
تصویر طهارت گاه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَ رَ نَ/ نِ)
رجوع به طهارت جای و آبخانه شود
لغت نامه دهخدا
(طَ رَ)
مبرز. بربخ. مبال. کنیف. آبریز. مرحاض. آبخانه. بیت الخلاء. آبشتنگاه. متوضّاء. کنایه از متوضی، و پسین مستعمل بعضی متأخرین است. (آنندراج) : بسیار نشستن بر سر چاه طهارت جای زیان دارد (بیماری بواسیر را). (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
عقل در دست یک رمه خودرای
چون چراغ است در طهارت جای.
سنائی.
نقل است که شیخ چهل سال در مسجد مجاور بود، جامۀ مسجد جدا داشتی و جامۀ خانه جدا، و جامۀ طهارت جای جدا. (تذکره الاولیاء عطار)
لغت نامه دهخدا
(شَ دَ)
قتلگاه. مشهد. شهادت زار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طهارت خانه
تصویر طهارت خانه
آبریزگاه جایی مستراح مبرز مبال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهارت جای
تصویر طهارت جای
آبریزگاه جایی مستراح مبرز مبال
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که جنبه حماسی و پهلوانی دارد و آن دارای گوشه ها و تکه های مختلفی است مثل درآمد چهار گاه زابل حصار مخالف مغلوب. این گوشه ها در سه گاه هم متداول و در بین خوانندگان مشهور است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهار گاه
تصویر نهار گاه
جایی که در آن غذای ظهر صرف کنند: (نهار گاه ما مشرف بدهی محقر بی آب موسوم به گرگاب بود)
فرهنگ لغت هوشیار